رخ رسانه‌ها از کلیات به جزئیات

نسیم‌زاده وقتی به صفحات مجازی، شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های رسمی رسانه‌ها چشم می‌اندازم از آینده‌شان در حیرت می‌افتم. رسانه‌ها در گمان برخی از دولت‌مردان، نخستین قوت و قدرت جامعه به شمار می‌روند که توان ترویج و عدم ترویج هر نوع هنر، فرهنگ و تمدن را دارند اما مسیر رسانه‌ها بسیار واضح و آشکار می‌باشد. در […]

نسیم‌زاده

وقتی به صفحات مجازی، شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های رسمی رسانه‌ها چشم می‌اندازم از آینده‌شان در حیرت می‌افتم. رسانه‌ها در گمان برخی از دولت‌مردان، نخستین قوت و قدرت جامعه به شمار می‌روند که توان ترویج و عدم ترویج هر نوع هنر، فرهنگ و تمدن را دارند اما مسیر رسانه‌ها بسیار واضح و آشکار می‌باشد.

در شرائطی که جزئیات زیر پای کلیات قربانی می‌شوند نباید رسانه‌‌ها نیز مانند سایر جنایت‌کاران و خیانت‌کاران ملی کلیات را به باد فراموشی سپرده و از جزئیات ناچیز سخن بگویند. آنان باید آستین همت را بالا زده و مردم را از کلیات حیاتی که هر شخصی، نیازمند و محتاج به آن است باخبر سازند. اما بسیاری رسانه‌های به اصطلاح آزاد بر خلاف تمام موازین، اصول و معیارهای رسانه‌ای، تابع جنگ‌سالاران و جنایت‌کاران حرفه‌ای می‌باشند. سخنی که مورد پسند جنایت‌کاران ملی قرار گرفت از حلقوم قوی رسانه‌ها بیرون می‌آید و اگر برخی از آنان به نشر سخنی رضایت ندادند رسانه‌ها نیز آن سخن را زیر خاک فراموشی دفن می‌کنند.

در این چند روز اخیر موضوعی که در سرخط نخست سایت‌های رسمی رسانه‌ها به عنوان داغ‌ترین و پرطرفدار ترین موضوع رونمایی می‌نماید، قتل خاشه قندهاری (قومندان اربکی‌ها) توسط طالبان است حتی سخن به جایی رسید که برخی از رسانه‌های بین‌المللی مانند بی‌بی‌سی از ذبیح الله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی افغانستان در این مورد سوال کرده‌است، از سفارت آمریکا در کابل گرفته تا امرالله صالح، کرزی، حنیف اتمر و سایر چهره‌های برجسته خیانت‌کاران ملی قتل خاشه را به عنوان بزرگ‌ترین ضایعه‌ی کشور در بخش شعر، ادب و فرهنگ دانست، حتی وزارت اطلاعات و فرهنگ جهت بزرگ‌داشت مقام او مراسم علی‌حده ترتیب داده و در برابر تصویر او سکوتِ احترام را اختیار می‌کند!!.

فکر نمی‌کردم شخصی که غیر از فحش، ناسزاگویی، دشنام و سخنان پوچ چیز دیگری نیاموخته است این اندازه مورد توجه رسانه‌ها قرار بگیرد که سایت بی‌بی‌سی، رادیو فردا، روزنامه صبح کابل، ۸ صبح، طلوع نیوز و سایر شبکه‌ها در مورد او گزارش و مقاله تهیه نموده و او را به عنوان برجسته‌ترین چهره ادب و فرهنگ معرفی نمایند! اگر او الگوی ادب و فرهنگ کشور ما باشد پس از فرهنگ و ادب باید دست شست.

نکته شگفت‌آور اینست که طبق گزارش رسانه‌ها در ۱۸ ماه گذشته بیش از یک‌هزار عالم دین ترور شده‌اند که هیچ یکی از رسانه‌ها آن را به عنوان ضایعه کشور قلم‌داد ننمود. اما چون سخن به خاشه می‌رسد او گل سرسبد ادب بوده و قتل او ضایعه بزرگ کشور می‌باشد!! زیرا او می‌توانست در ترویج دشنام، فحش و ناسزاگویی به علما و اهل دین بیشتر و با جرأت‌تر (البته احمقانه‌تر) فعالیت بکند.

شما می‌توانید سخنان و فکاهیات این گل سرسبد شعر (!)، چل‌چراغ میخانه‌ی ادب (!) و چهره برجسته‌ی هنر (!) را تعقیب نمائید که چه اندازه بی‌شرم، بی‌ادب و بی‌هنر می‌باشد. اما رسانه‌های کشور او را کمیدین مشهور هنر معرفی کرده و طالبان را به عنوان دشمنان هنر و ادب جلوه می‌دهند. یا للعجبا!